- فال گو
- فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گیر
معنی فال گو - جستجوی لغت در جدول جو
- فال گو
- کت پیشگوی اختری یکی اختری گفت از آن پس به راه کزینسان ببرم سر ساو شاه (فردوسی) کندا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کت پیشگوی اختری یکی اختری گفت از آن پس به راه کزینسان ببرم سر ساو شاه (فردوسی) کندا
ایستادن در جایی و پنهانی گوش کردن به حرف های دیگران برای تفال زدن به آن ها، به ویژه در شب چهارشنبه سوری
آنکه فال زند و پیش بینی کند فالگیر فال زن
گیاهی از تیره نعناعیان شبیه بگیاه بادر نجبویه دارای برگها دراز و باریک و نوک تیز. گلهایش آبی یا بنفش یا سفید و کاسبرگهایش دو قطعه یی است
سالی که از نو آغاز شود
فال بین، آنکه به وسیلۀ رمل و کتاب، طالع مردم را می بیند و بخت و اقبال و سرنوشت کسی را پیشگویی می کند، آنکه از طریق نخود، ورق، خطوط کف دست، فنجان قهوه و چیزهای دیگر حوادث را پیش گویی می کند، طالع بین، فال گو
کسی که غزل بگوید، غزل گوینده، غزل سرا، غزل پرداز، غزل خوان
آنکه فال زند و پیش بینی کند فالگیر فال زن
عملی که زنان در شب چهارشنبه سوری برای اطلاع از آینده (ازدواج بهبود مرض و غیره) کنند و آن چنان است که نیت کنند و در سر چهارراهی ایستند و بسخن نخستین کسانی که از آنجا رد شوند گوش دهند و همان را تعبیر کنند
مروینش کت پیشگوی اختری کندا
فالگیر فال بین طالع بین
مرغوا چون کنم من دعای بد حاشا یا زنم مرغوای بد حاشا (سنائی)
ستور رو راه مال رو. راهی که از آن چارپایان (اسب و استر و خر) عبور کنند
گوینده لایق و شایسته
گیاهی از خانوادۀ نعناع با برگ هایی باریک شبیه برگ ریحان و گل های آبی رنگ که تخم آن مصرف دارویی دارد
استراق سمع
دستبند زنان
حلقۀ فلزی باریک که زنان برای زینت به مچ دست می کنند و بیشتر از طلا یا نقره ساخته می شود، دستبند، دستیاره، دستینه، ورنجن، ایّاره، یاره، یارج، سوار، برنجن، اورنجن، آورنجن، دست برنجن
روبر، نمونه
شکل چیزی که از کاغذ یا مقوا بریده باشند، مثل الگوی لباس که خیاط از روی آن پارچه را می برد، روبر، نمونه، سرمشق، نمونه